سفرنامه هشتم
سلام گل من: اومدیم با بیشتر از 1 ماه تاخیر برای گزازش مسافرتمون به مشهد و شمال: با گل پسری برای بار سوم رفتیم مشهد دیدن خانواده باباجون 17 شهریور صبح ساعت 8 صبح به مشهد رسیدیم و جنابعالی کل پرواز و خوشبختانه خواب بودین و خونه عزیز جون بیدار شدی و خوشحال از دیدن پدر بزرگ مشغول بازی شدی و حسابی شیطونی و بعد هم که پسر عمه گلت آقا پرهام و دیدی گل از گلت شکفت و با همکاری هم خونه عزیز جون و ترکوندی: پدر و پسر منزل پدر بزرگ راننده کوچولوی ما عاشق موتور پسر عمه جون شدن سام و پرهام پسر عمه دوست داشتنیش این دفعه مسافرت پر باری داشتیم و تونستیم همه دوستای دوران دانشجویی مامان و بابا رو که...
نویسنده :
سولماز
22:34