سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

واکسن زدیم

سلام همه زندگی من الان تو خواب نازی که من میتونم برات بنویسم این چند روزه همش ذهنم درگیره دزدا بوده و برای همین گفتم تا دزدا پیدا نشدن تولدتو نمیگیرم ولی با اصرار بابایی و بقیه دوستان قراره 5شنبه 29 فروردین برات جشنتو برگزار کنیم و چون خونمون کوچیکه و ظرفیت مهمونا رو نداره قراره با اجازه صاحب خانه محترم که به بابایی و شما خیلی ارادت داره توی پارکینگ تولد میگیریم هورا ا ا ا ا ا ا ا ا ا ا خوبه قراره تولدتو بگیرم اینقدر وسواس دارم اگه دومادیت بود .............. برای انتخاب یه تم قشنگ یک هفتس ذهنم درگیره بالاخره حیوانات جنگل و انتخاب کردم امروز هم با بابایی میخوایم بریم خرید تا یه لباس خوشکل برای تولدت بگیریم آخه ...
20 فروردين 1392

چقدر دیر کردیم

سلام گل گل مامانی امروز اومدم با کلی خبرای جدید باورم نمیشه که یک ماه به وبلاگت سر نزده باشم آخه شما حسابی وروجک شدی و دیگه وقت آزاد برای مامانی نمیزاری حسابی بازیگوشی میکنی و فقط دلت میخواد باهات بازی کنن تا مامانی رو زمین میشینه میخوای ازم بالا بکشی تازگیها هم که با دندونت میخوای ازم بالا بکشی راستی نفسم یک هفته ای هم میشه که میشینی ولی طاقت نداری و زود میخوای بری سراغ فضولی کردن چند شب هم میشه که خیلی بد میخوابی و حسابی بیقراری آخه دندونای بالات دارن در میان و لثه هات حسابی متورم شده میدونم درد داری ببخشید که نمیتونم کاری برات بکنم شما 8 روزه پیش 8 ماهگی رو پشت سر گذاشتی و وارد نهمین ماه زندگی قشنگت شدی البته 9 ...
22 آذر 1391

چکاپ 7 ماهگی

سلام عشق مامانی گل پسرم الان توی خواب نازی و مامان عاشق اینه که شما رو تو خواب تماشا کنه چون واقعا تماشایی میشی من و شما یکشنبه 21 آبان برای چکاپ شما رفتیم بیمارستان صارم البته که 2 بار مجبور شدیم بریم دفعه اول که دکتر نیومده بود دفعه دوم هم باز 1 ساعت برای اومدن دکترت معطل شدیم و البته بماند که دکتر تهرانی نبود و من از دکتری هم که جای ایشون بود راضی نبودم چون بخاطر اینکه دیر اومده بود عجله داشت ولی خدا رو شکر همه چیزه شما خوب بود و وزنت که 8730 بود با وجود اینکه شما خوب غذا نمیخوری ولی دکتر گفت با توجه به وزن تولدت خوبه اندازه های دیگه هم که دور سر:45 و قد هم :70 بود کمتر از ماه پیش بود و این یعنی دکتر عجله داشت؟؟؟؟؟؟؟؟؟...
23 آبان 1391

چکاپ 6 ماهگی

سلام نفسی امروز که نه بهتره بگه دیروز چون الان که دارم برات مینویسم ساعت 30 دقیقه بامداد 11 مهر و شما هم کاملا بیداری وروجک خلاصه من و شما دوشنبه 10 مهر رفتیم پیش دکترتون دکتر تهرانی تقریبا یه 3 ساعتی توی بیمارستان بودیم تا دکتر شما رو ویزیت کرد: وزن :8500 دور سر :46 قد :70 و خدا رو شکر همه چی عالی و دکتر هم بهت میگفت کله گنده آخه پسرم یه مغز پر و بزرگ داره چون خیلی باهوشه و قرار شد دیگه غذاتون رو هم شروع کنیم و دکتر ویتامینتم بیشتر کرد چون هنوز ملاجت محکم نشده و یه سری آزمایش براتون نوشت که ایشالا مشکلG6PD شما هم رفع شده باشه تا خیالم از هر جهت راحت بشه ولی ناراحتم که فردا میخوان ازت خون بگیرن ول...
11 مهر 1391

3 ماهگی

سلام گل پسرم امروز تو 3 ماهه شدی خیلی خوشحالم که لحظه های زندگیتو با من سهیم شدی دیروز بردمت برای چکاپ ماهیانت بهداشت که وزنت:6700 دور سرت:43 و قدت:60 بود همه چی خوب بود ولی قدت یه کم اومده بود پایین نمودارت ولی اشکالی نداره قول دادی ماهای دیگه جبران کنی این عکس دیروزه که آماده منتظر بابا نوید بودی که ما رو بیرون ببره اینم امروز که شیر خوردی وخونه خاله شکوفه خوابت برد راستی چون هنوز چشمات قی میکنه دیروز بردمت چشم پزشک که قطره داد و گفت چشماتو ماساژ بدم امروز ساعت 7 صبح بیدار شدی و شروع کردی به گریه منم که نتونستم آرومت کنم خودم هم باهات گریه کردم یه ربع بعدم آروم شدی اینا هم یه س...
14 تير 1391
1