سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 17 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

بازم مسافرت

1392/11/11 14:59
نویسنده : سولماز
786 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزتر از جانم:

از وقتی اومدی دیگه منی وجود نداره همه چی شده تو تو تو  آخه یه دونه ی من از کجا اومدی که اینقدر عزیزی یعنی اگه هر ثانیه شکر خدا کنم کمه برای داشتن تو هر چقدر میبوسمت بغلت میکنم و لهت میکنم کمه از بس عزیز و خواستنی هستی

بعضی وقتا هم یه کوچولو خسته میشم ولی با یه خنده ریز و نمکیت همه چی فراموش میشه از بس عزیزی

آره جونم برات بگه که دوباره داریم میریم مسافرت اونم به شیراز آخه مامان جون و خاله شیرین رفتن مکه و ما داریم میریم برای پیشوازشون و صد البته گرفتن کلی سوغاتی آخ جونمی جون

ولی قبل از رفتن گفتم یه سری عکس جدید از این چند وقت برات بزارم:

سام

خوب با دوستای خوبت آندیا و رادمهر دو هفته پیش رفتیم باشگاه انقلاب

سام

سام و فوتبال دستی

سامسام

سام

سامسامسامسامسامسام

اینم سام و دوستاش و کلاس

سامسامسام

آخه ما نخوایم شما اینقدر زحمت بکشین کیو باید ببینیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سامسام 

اینم سام و خرابکاریهاش که نه خونه خودمون نه خونه خاله سمیرا از دستش در امان نیست

سامسامسام

اینم سام و کیک تولد مامان جون که هی ما شمع و روشن کردیم و هی ایشون فوت کردن و کلی با این کار حال کردن

سامسامسام

اینم پسر نماز خون من که تو مهمونی هم دست از عبادت بر نمیداره

سام

سام و ملینا تو مهمونی خونه مادر بزرگ ملینا

سامسام

پرنیا و شینا و سام

سام

پسرم وتیپ زمستونی که عاشقشم

سامسامسام

اینم خوشتیپ مامان آماده برای رفتن به مهمونی

سام

سام و بابایی در مهمونی مشغول پفک خوری

سامسامسام

پسرم اول از این سگ ترسید ولی کم کم باهاش دوست شدو بوسش کرد

سام

اینم سام که هر وقت سبا رو میبینه ولو میشه که ماساژ بگیره و غش میکنه

سام

سام

اینم سام و یه پرنده کوچولو

سام

دوباره رفتیم آرایشگاه و موهای گل پسری کوتاه شد

سامسام

اینم مراحل پوست گرفتن نارنگی که قسمت اول با دندون و بقیه رو با دست میگیری و میخوری

سامسام

اینم از این چند وقت گذشته

برمیگردیم بعد از مسافرت با گزارشات جدید تا بعد خداحافظ دوستای گلم

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)