سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 22 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

22 ماهگی

1392/12/5 17:59
نویسنده : سولماز
740 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه دوستای خوبم:

ما برگشتیم البته یه دو هفته ای میشه از مسافرت برگشتیم ولی چون مامانیمون یه دفعه زد به سرشو تصمیم گرفت کاری و که یه 10 سالی میشد میخواست انجام بده و نشده بود و انجام بده برای همین دیر کردیم.

آره عسل مامانی بالاخره تونستم بابایی رو راضی کنم و دماغمو عمل کردم و یه تغییرات اساسی ایجاد کردیم حالا دیگه مامانی دماخ قشنگه.........

خوب ما رفتیم شیراز برای مامان جونت که رفته بودم مکه 1 هفته شیراز بودیم و خیلی خوش گذشت و شما هم حسابی دورت شلوغ بود و شیطونی کردی بعدم که مامانی عمل کرد 1 هفته رفتیم خونه مامان جون و شما حسابی ترکوندی.

یه چند تا کلمه جدید هم میگی و ما حسابی ذوق میکنیم:

کلاغ پر و خیلی دوست داری و انگشت میزاری رو زمین و میگی :بر که یعنی پر امروزم رو شکم مامانی انگشت میزاشتی و میگفتی بابا بر

به شیر هم یه کلمه ای بین دیر و جیر میگی

ولی قیافت دیدنی وقتی میخوای صدای گربه رو دراری

برای تشکر هم میگی اسی و ما ضعف میکنیم

برای اجازه همانگشت اشارتو  خوشکل بالا میگیری

و اما سام به روایت تصویر:

سام

خاله و خواهرزاده

سام

مادرو پسر

سام

اینم توی فرودگاه پیشواز مامان جون

سامسام

پسری مثل مامانش عاشق عکسه وقتی میگم بخند میخوام عکس بگیرم میخندیو بعد میدویی میای عکست و ببینی

سامسامسام

اینجا هم 2 نصفه شب و شما هنوز داری بازی میکنی

سام

سام و مادربزرگ مامان که حسابی خودتو براش لوس میکنی

سامسام

سامسام

اینم سام و مهبد که 14 ماه از سام بزرگتره ولی سام با قلدری وسایلشو میگرفت

سامسام

تولد 3 سالگی مهبد

سام

سارا و دیبا و سام

سام

سام و عینک مامان

سامسام

اینجا هم فرودگاه شیراز که شما یه لحظه آرامش نداشنی

سامسامسام

اینم مامان با دماغ جدید

 سام

سام و رقص

سام

اینم میز کارت که همش داری جا به جاش میکنی

سامسام

بنده خدا عمو حمید اومد مشقاش و بنویسه که این شد حال و روزش

سامسام

و اما هر جا که سام هست زلزله میاد شما میدونین چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)