دومین عید من
سلام به همه دوستای گلم :
سال نو با بیش از یک ماه تاخیر به شما مبارک باشه امیدوارم همتون سال خوب و شادی رو پیش رو داشته باشین
واما سال نو من:
من لحظه سال تحویل رو خونه پدر بزرگم و در کنار خاله و شوهر خاله و پدر بزرگ خوبم بودم:
پدر و پسر در کنار سفره هفت سین خونه قبل از سال تحویل
سال تحویل در کنار پدربزرگ خوبم و عمو حمید
اینم اولین عیدی که از خاله سمیرا و عمو حمید گرفتم به همراه یه کارت هدیه پدر بزرگ هم که پول نقد بهمون داد
بعد از خوردن شام راه افتادیم به سمت مشهد که عید رو در کنار خانواده پدری باشیم
اینم سام که همیشه و همه جا مشغول آشپزیه حتی تو مهمونی
سام در کنار بابایی مشغول تماشای کلاه قرمزی
اینا هم دوقلوهای عمو امیر ایلیا و ارشیا
اینم سام و ماشین بازی که تازگی از قابلمه ها خسته شده و سراغ اسباب بازی رفته
تا 8 فروردین مشهد بودیم و چون بابایی براش کار پیش اومد من و سام رفتیم شیراز و بابایی برگشت تهران
سامی مشغول تماشای مشهد از پنجره هواپیما
شیراز هم کلی در کنار خاله ها و مامان جون خوش گذشت برای سیزده بدر هم به همراه خانواده خاله شیرین و خاله رباب و مامان جون رفتیم بندر کنگان
اینم سام که از آب بازی خسته نمیشه
اینم سام و دوستش که کنار دریا دیده بودش
سامی در هر حالت مشغول آب بازی
اینم سام و مامانی
اینم سام و خرابکاری خونه مادربزرگه
ما 18 فروردین هم از شیراز برگشتیم و دوباره آخر هفته با عمو سعید و عمو بهنام رفتیم چالوس تا مسافرتامون تکمیل بشه
سام توی تله کابین نمک آبرود که دوست نداشت و یکمی ترسیده بود
اینجا هم نمک آبرود
سام و دختر عموی نازش رومینا
اینم سام و شن بازی که خسته نمیشه
خوب اینم از سال نو ما......................