سامسام، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

کلی مهمونیهای خوب

1393/8/10 13:05
نویسنده : سولماز
1,964 بازدید
اشتراک گذاری

همه دلخوشیه من سلام:

هر روز که از کنار تو بودن میگذره من بیشتر خدا رو شکر گذار میشم که من و لایق مادر بودن دونسته و هر لحظه به خاطر تو از خدا ممنونم

هر روز کلمه جدیدی به دایره لغاتت اضافه میشه و من هر روز خوشحالتر:

مهد کودک:مهد تودک با تاکید روی ک

عمه آرزو: عمه اووز         عمو سعید :عمو ادید      حمید : امید         عقب : عبق      خاله : آله              رومینا : نانا    بردیا : بردیبا یا بردی     و کلی کلمه دیگه

4 تا دندون آخرت هم در اومد و شما الان 20 تا دندون داری

کلاس شنا رو هم دوباره ثبت نام کردیم و از چهارشنبه 7 آبان داریم میریم و همینطور کارگاه موسیقی ودا که جلسه اولشو یکشنبه 4 آبان رفتیم و شما کلی استقبال کردی و همش وسط کلاس در حال رقصیدن بودی

جلسه مشاوره دو و نیم سالگی رو هم اینبار به همراه بابائی رفتیم و چقدر که خانم علوی ازتون تعریف کرد و همش میگفت شما حداقل 6 ما از سنت جلوتری در مورد مهد پرسیدم که ایشونم مثل بابائی مخالف مهد رفتن شما بود و کلاس رفتن و پیشنهاد داد همینطور گفت به خاطر تمرکز بالای شما خوبه که به کلاس شطرنج برین و خوشبختانه همه چی خوب بود

اینم عکسای یک ماه گذشته:

برای تولد مبینا به باغ رفتیم که کلی تو استخرت بازی کردی

اینم یه مدل خوابیدن جدید

پسرم عشق ماشینه و همیشه و در هر حالتی داره ماشین بازی میکنه

اینم بازی با رنگ انگشتی توی حمام

مکالمات تلفنی سام

بازم باغ و آب بازی

اینم پسر نقاش من

 مهمونی نامزدی سمیرا 16 مهر

عروسی شیلا و فرها 17 مهر که کلی خاک بازی کردی و ترتیب لباساتو دادی

باغ هنرمندان کرج

تولد عمو امین که خیلی دوست داره و تو هم خیلی دوسش داری 18 مهر

اینم آشپز کوچولوی ما که همیشه موقع آشپزی جاش کنار گازه

خواب تو راه شمال برای دور همی هر ساله خانواده پدری یه ویلا بین نور و نوشهر

شنبه 26 مهر ساحل خزر

کلی از آب بازی و شن بازی لذت بردی

اینم آماده خواب توی راه برگشت

تولد پرنیا 28 مهر

 خانه کودک تماشا

سام و رادمهر و آندیا در حال بازی در خانه کودک تماشا

سام و رادمهر

اینم یه عکس از مسافرت ساحل بندر انزلی

 سام با حوله جدیدش

اینم پسر حسود من که تا دید بابا جونش پاش و بسته گفت دست منم اوف شده اینم قیافش

خوب اینم از روزگار من و پسرم

دوشنبه 12 آبان هم داریم میریم اهواز تا یه سر به خانواده خاله رباب بزنیم برای تعطیلات محرم هم اونجا باشیم تا بعد.........

 

 

پسندها (2)

نظرات (0)