سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 18 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

پسرک سه ساله من

1394/1/19 16:55
نویسنده : سولماز
779 بازدید
اشتراک گذاری

14 فروردین دیگه ای از راه رسید روزی که برای ما بهترین روزه زندگیمون شده و تقویم زندگی ما رو برجسته و زیبا کرده

سه سال پیش خداوند شما رو به ما هدیه کرد و بعد از اون زندگی ما رنگ و بوی دیگه ای به خودش گرفت

رنگ شادی و سرزندگی رنگ عشق و دوست داشتنی وجودی که از ما بود و از ما جدا بود پسری که با هر لحظه لحظه بزرگ شدنش ما بیشتر و بیشتر دلباختش شدیم و معنا و مفهوم زندگی ما شد و هدفی بزرگ برای بهتر و بهتر شدن زندگی قشنگ سه نفرمون

ممنونم از اینکه هستی و امیدوارم پدر و مادر لایقی برای تو نازنین باشیم

دوستت دارم بیشتر و بزرگتر از هر دوست داشتنی

نوروز 94 هم گذشت و لحظات قشنگی رو کنار هم بودیم هفته اول رو تهران بودیم بابائی به سر کار رفت و بعد از ظهرا هم به عید دیدنی گذشت و البته که بیشتر وقت و در کنار خاله سمیرا و عمو حمید و بابابزرگ بودیم:

ساعت 2 صبح موقع تحویل سال

سام و پدر بزرگ دوست داشتی بابا علی اول فروردین 94

یعنی میخوام بدونم جای دیگه ای برای قائم شدن نبود

اینم دوست خوب سام شیطونک خاله آرتا

دو تا وروجک مشغول تماشای سی دی ماشینا

انگار نه انگار که ساعت 3 نصفه شبه و شما دو تا همچنان مشغول بازی

قربون این ژستات برم من که همچنان مشغول شیطنت

این دو تا هم که میبینید سام و پرهام تو کمد رختخوابای عزیز جونشون

پسرم مشغول نقاشی پشت میز تحریر پرهام

14 فروردین ساعت 2.5 صبح برگشتیم تهران شب هم یه کیک کوچولو گرفتیم و رفتیم خونه بابا علی تا تولد پسرک و جشن بگیریم یه جشن 6 نفره تا 27 فروردین که جشن اصل کاریتو بگیریم

اینم پسر خندون من روز تولدش

بهترین مامان بهترینها رو برات آرزو میکنم

پست بعدی گزارش جشن تولدته تا بعد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)