سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 30 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

اولین تکون

سلام عشق مامان نفس من تو دیروز که نمیشه گفت تقریبا 10 ساعت پیش یعنی ساعت 2 بعد از ظهر چهارشنبه 25 آبان درست وقتی که 134 روزت یعنی 19 هفته و 1 روزت بود توی شکم مامانی تکون خوردی یعنی بهتره بگم مامانی برای اولین بار تکونای کوچولو و ناز تو رو احساس کرد نمی تونم احساس لذتی رو که با این تکون به مامان دادی رو برات توصیف کنم فقط اینو بهت بگم که مامانی با تمام وجودش از تو و خدای بزرگی که تو رو به ما هدیه کرده ممنونه تو بهترین هدیه دنیایی که هر کس می تونه آرزوشه داشته باشه باورم نمیشه که توی کوچولو که حاصل عشق مامان و بابایی هستی توی وجود من داری شکل میگیری و هر لحظه که بزرگتر میشه به اومدنت به این دنیا نزدیکتر میشه دنیایی که امیدوارم برا...
26 آبان 1390

جوجه من

سلام جوجه من امروز 9 آبان یعنی تو امروز 111 روزه شدی دیروز احساس کردم تکون خوردی حالا نمیدونم احساسم درست بود یا نه راستی عزیز مامان اوروز خاله تکتم و عمو محمود صاحب یه پسر خوشکل شدن خاله تکتم دوست دوران دانشگاه مامانه که شما باهاشون آشنا خواهید شد اسم پسرشون هم آرتاست بابا نویدت خیلی هواتو داره ها کم کم داره خسودیم میشه حواست باشه ها بابا نوید هر روز توی اینترنت میگرده و چیزایی که فکر میکنه برای رشد تو خوبه برای مامان میخره فکر نمیکردم با اومدن تو زندگیمون اینقدر تغییر کنه ولی با وجودی که  هنوز حضور فیزیکی تو رو توی خونه نداریم ولی همین بودنت زندگیمونو خیلی زیبا کرده  &nb...
9 آبان 1390

4 ماهگی

سلام عزیز مامانی میدونستی مامان و بابا عاشقتن تو الان 104 روزته دیروز رفته بودم دکتر و صدای اون قلب کوچولو و نازتو شنیدم قلب نازت که مثل یه گنجشک کوچولو میزد صدایی که من عاشقش شدم جواب آزمایشی که 3 هفته پیش داده بودمو نشونش دادم و دکتر گفت که تو یه بچه ی سالم و پر انرژی هستی که البته مامانی چیزی غیر از این انتظار نداشت ولی هنوز نمیدونم توی ناز و خوشکلم چی هستی ؟دختری یا پسر که البته هیچ فرقی هم نمیکنه چون مهم اینه که سالمی و این یه دنیا برای مامان و بابا ارزش داره دکتر گفت که 2 هفته دیگه مشخص میشه راستی عزیز مامان دیشب خوابتو دیدم یه لباس سفید با توپ توپای رنگی پوشیده بودی خیلی نازو خوشکل بودی با یه کله پر موی مشکی و صو...
2 آبان 1390

اولین نوشته

سلام به عزیزترین موجود زندگی مامانی قبل از اینکه این وبلاگ رو برات راه بندازه توی یه دفتر شروع کرده بود به نوشتن برای هدیه زندگیش ولی الان میخوام اون مطالب رو به اینجا برات انتقال بدم تاریخها رو هم برات مینویسم سلام عشق من امروز هفتم مهر 1390 با امروز 53روز میشه که من میدونم تو وارد زندگی ما شدی تویی که با اومدن خودت برکت و عشق و توی زندگی من و پدرت ارزونی کردی برکتی که با بزرگ شدنت بیشتر و بیشتر میشه چون تو عزیز من حاصل عشق مامانی و بابایی از روز اولی(16 مرداد) که فهمیدیم تو به جمع 2 نفره ما اضافه شدی تصمیم گرفتم برات بنویسم  میخوام باهات صحبت کنم درد دل کنم و بهت عشق بورزم و خلاصه هر چیزی که مربوط به ت...
7 مهر 1390