گل پسرم

دیگه میتونم بگم پسرم چون با بابایی امروز رفتیم سونوگرافی و فهمیدیم که تو یه پسره کاکل زری هستس

عشق من امروز قشنگ دیدمت دستای خوشکلت بغل صورتت بود پاهات رو هم جمع کرده بودی صدای قلبت رو هم با بابایی شنیدیم

دکتر گفت که تو یه پسر سالمی و همه چی خوبه خوبه

تو 450 گرم وزنته ولی خیلی وروجکی حسابی به مامانی لگد میزنی مخصوصا وقتی که من نشستم که فکر کنم جات تنگ میشه

صورت نازو خوشکلت رو با دو تا دستات گرفته بودی خدای من واقعا نازو خوشکل و مامانی هستس

الهی مامین فدات شه خیلی دوست دارم

بابا نوید زنگ زد به عزیز جونت و بهش گفت که تو پسری چون تو اولین نوه پسر تو خانواده بابا جون میشی و بابابزرگت خیلی دوست داشت یه نوه پسری داشته باشه که فامیل جعفرزاده حفظ بشه خاله ملیحه میگفت که بابابزرگت خیلی خوشحال شده

بعد هم من زنگ زدم به باباجون که اونم خیلی خوشحال شد و از مامانی خواست که خیلی مواظب خودش باشه آخه تو نمیدونی که اونا چقدر منتظر اومدن تو هستن بعد هم زنگ زدم مامان جون شیراز

حالا دیگه باید یه اسم خوب و با معنی برات انتخاب کنم دلم میخواد اسمت نشون دهنده شخصیت خوبت باشه دوست دارم یه اسم اصیل ایرانی داشته باشی فعلا اسم آبتین رو برات انتخاب کردم امیدوارم دوست داشته باشی

                               عاشقتم مامان جون

                    به مامانی کمک کن این روزای باقیمونده رو هم به سلامتی پشت سر بزاره

                        تو هم مواظب خودت باش