پیک نیک
سلام عزیز مامان با پسر گلم برای اولین بار رفتیم پیک نیک 2 شب رفتیم یه باغ توی زایگان یه روستا بعد از فشم به همراه بابابزرگ و خاله سمیرا و خانواده عمو سعید خیلی خوش گذشت و شما هم مثل همیشه آقا بودی کنار روذخونه بود و خیلی هوای خنکی داشت آب رودخونه هم خیلی سرد بود عمو حمید یه کوچولو پاهاتو تو اب زد که اصلا خوشت نیومد و زدی زیر گریه(یه کوچولو) دو شب اونجا بودیم که حسابی روحیه هممون عوض شد راستی اونجا برای اولین بار یه غلت زدی که سرت به زمین خورد و یه کم درد گرفت وبهت بر خورد ولی خوب مامانی تازه اوله زمین خوردنته اشکال نداره بزرگ میشی یادت میره عاشقتم فسقلی من اینم بعد از اینکه سرت به زمین خورد ...