4 ماهگی
سلام به عشق خودم پسر گلم
مامانی تو امروز 4 ماهگی رو پشت سر گذاشتی و وارد پنجمین ماه زندگیت شدی بهت تبریک میگم نفسم
امروز صبح با پسر گلم رفتیم آتلیه سها برای عکاسی دلم میخواد لحظه لحظه زندگیتو برات موندگار کنم
واز اونجاییکه یکی یه دونه مامان خیلی آقاست امروزم نهایت همکاری رو با مامانی و اقای عکاس کرد تا عکسای خوشکلشو بگیرن واقعا زیبا شدن خاله آزاده هم همراهمون بود و هر کی هم که اونجا بود گفت که شما خیلی آقا هستید سفارش عکساتو دادم قراره فردا با هامون تماس بگیرن که بریم بگیریم هر وقت اماده شد عکساتو میزارم
بعد هم رفتیم خونه خاله آزاده که شما تا شب حسابی برای خاله آزاده و عمو بهنام شیطنت کردی و اونا هم کلی باهات بازی کردن الانم که ساعت 1:30 نصفه شبه توی خواب نازی منم دارم اینا رو برات مینویسم راستشو بخوای یه کم استرس دارم چون چند ساعت دیگه باید بریم واکسن 4 ماهگیتو بزنیم و من نگرانم و همش دعا میکنم که مثل واکسن دو ماهگیت راحت باشه و اذیتت نکنه(زیاد اذیتت نکنه)
مامان فدای خنده هات بدون که میمیرم برات