سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

9 ماهگی

1391/10/13 13:54
نویسنده : سولماز
515 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به همه ی زندگی خودم آقا سام من:

درست توی 9 ماه پیش تو همچین روزی که البته بهاری بود و اینقدر هم سرد نبود جمع 2 نفری ما سه نفره شد و البته کلی روال زندگیمون تغییر کرد مامانی دیگه نمیتونه تا لنگ ظهر بخوابه و بعدم پای تلوزیون از این کانال به اون کانال بره

همه چیز کلی عوض شده صبح باید پاشم صبحونه شازده رو درست کنم و همزمان ناهارشم بزارم تازه خونه هم هر روز باید جارو بشه چون فضولچه با اون انگشتای کوچولو همه چیزو بر میداره و به دهن میزاره

بابایی هم که نمیدونه چطور خودشو شده 5 دقیقه زودتر به خونه برسونه تا نفسشو تو بغل بگیره آخه وروجک وقتی بابایی رو میبینه دیگه هیچکس و نمیشناسه و بابایی بعد از 1 ساعت که به خونه اومده هنوز لباساشو عوض نکرده

سام

در ضمن شما خیلی هم اجتماعی هستید وقتی دورت شلوغه فقط بازی میکنی و اصلا کاری با من نداری ولی امان از وقتی که تو خونه تنهاییم فقط باید بغلت کنم و راه ببرمت و جرات ندارم یک ثانیه هم بشینم

پسرم بزرگ شده دیگه 4 تا دندون داره 2تا بالا 2 تا پایین

سام

دو تا کلمه هم میگی بابا بابا و دد دد

در ضمن خیلی هم دوست داری بری بیرون ولی لباس عوض کردن و دوست نداری خیلی هم کم خوابی و در طول روز اگه 1 ساعت بخوابی

بعد از استاد شدن تو سینه خیز رفتن قصد نداری 4 دست و پا بری گرچه بلدی و چند بار چند قدم رفتی ولی عجله داری که زودتر راه بیوفتی دستت رو به همه چی میگیری و می ایستی و چند قدم بر میداری و خیلی هم محتاط پایین میای ولی چند باری هم افتادی دیگه

در ضمن علاقه وافری هم به در آوردن زبونت داری

سام

این عکس مال همین امروز یعنی روز 9 ماهگی شماست که 1 ساعت خیلی خوشحال با کیف هارد بابایی بازی کردی

وقتی بهت میگم دستتو بوس کنم با خوشحالی دستای نازتو میاری و میگم دماغتو بگیرم دماغتو میاری جلو

تازگی هم بخاطر زخمای بد مامانی یاد گرفتی با شیشه هم شیر بخوری تا مامانی زودتر خوب شه بعد از 4 ما عذاب ولی 2 شب خیلی سختی کشیدیم

سام

من نمیدونم تو کشوی لباسات دنبال چی می گردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

سام

اینم یه بچه گربه به اسم سام که همه چی رو به دندونش میگیره و را میوفته

سام

اینم آقای مهندس سام که سخت مشغول کاره..................

سام

مامانی امروز چی هوس کردی برات درست کنم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

راستی شما رو شنبه شب برای ویزیت ماهیانتون بردیم پیش آقای دکتر ایندفعه شب با بابایی رفتیم دکتر امینیان ایندفعه ویزیتت کرد و یه شربت اشتها برات داد

قد:72.5

وزن :8700

دور سر:47.5

البته اندازه گیری دکترا با هم فرق داره

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان اریا و پریا
17 دی 91 14:49
این جیگر طلا چه ماه شده جیگر شیطونیهای شما آقا سام
وبلاگ بچه ها رو تازه آپ کردم خوشحال میشم سر بزنید


ماشالا عکساشونم مثل خودشون نازه خدا ببخشه
سجاد
19 فروردین 92 1:08
معرفی نتیجه های پدربزرگ و مادربزرگِ مامانِ سجاد کوچولو ... منتظر حضور گرم شما هستیم ...