سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 5 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

دندون پنجم

1391/10/25 18:59
نویسنده : سولماز
566 بازدید
اشتراک گذاری

پسره دندون طلا

گل گل مامانی دندون پنجمش هم در اومد

دندون کوچولوتو میشه گفت اولین ساعت روز شنبه 23 دی خونه خاله سمیرا کشف کردم ولی فکر کنم یه روز جلوتر دراومده بود البته گل پسر مامانی یه کم هم مریض حال بود چون مریض شده بود و رفته بودیم دکتر آمپول هم زده بودی و زیادی سر حال نبودی

پسرم تازه تو ده ماهگی هم یادش اومده 4 دست و پا بره البته زودم خسته میشی و ترجیح میدی سینه خیز به راهت ادامه بدی

سلام کردن با سر رو هم مامان جونت یادت داد البته هر وقت عشقت بکشه

یه چند روز رفته بودیم خونه مامان جون تا من لباس مامانی رو برای عروسی دانیال که چند روزه دیگه شیراز میریم بدوزم و بالاخره تموم شد و ما به خونه تشریف آوردیم

راستی سه شنبه پیش رفتیم برای برنامه دستپخت مامان که شبکه یک پخش میشه خونه خانم مزدرانی از دوستای قدیمی و تو تلوزیون قراره نشونمون بدن ناهار قلیه ماهی بود و شما برای اولین بار ماهی رو امتحان کردی

اینم از خبرای جدید تا بعد......

سام

سام درسخون میشود

سام

مامان جون کف آشپزخونه به خاطر شما پتو میندازه شما میری میپیچی دور خودت

سام

سام و ملینا نوه ی3 ساله خانم مزدرانی

سام

یخ نزنی مامان جون

سام

پسرم جای خوردنیای خونه خاله سمیرا رو پیدا کرد

سام

خوب عزیز مامان پات یخ کرده که مامان جون جوراب پات میکنه تو هم هی درشون بیار

سام

زیر میز خاله سمیرا چی داره که تو اینقدر دوسش داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

محیا
29 دی 91 0:55
سلام سولماز جان انقدر ذوق زدم که نمیدونم از کجا شروع کنم. راستش امروز با مامانم به طور اتفاقی داشتیم دست پخت مامان رو میدیدیم که من عاشق این مبلایه خانوم مرزدارانی شدم یعنیه رنگ چوباش یه رنگ طلاییه شیکه روکش مبلاشم خیلی قشنگه راستش من واسه جهیزیم دنبال مبل میگشتم این مبل همونیه که من میخوام خیلی سعی کردم از روی تی وی عکس بگیرم اگه پیدا نکردن بدم بسازن . رنگ طلاییش خیلی ملیح و ناز بود با اون پارچه سفید بزای عروس هم شیکه هم عروسونه. تو فکر اون مبلا بودم که سر از وبلاگ شما در آوردم واییییییی اگه بدونی چقدر خوشحالم...... نمیدونم بگم یا نه..... میدونم خواستم غیر منطقیه اگه نه هم بگید بازم از لطفتون ممنونم چون بهتون حق میدم اما اگر براتون مقدوره از خانم مرزدارانی اجازه بگیرسد و عکس مبلاشون رو برام بفرستید اگرم جایی خریدن یا دادن ساختن یک دنیا ممنون میشم برام آدرس بگیرید... بازم اگه نه بگید حق رو کاملا به شما میدم عزیزم. بازم غذرخواهی میکنم امیدوارم از من نرنجیده باشید. روی ماه گل پسرتون رو ببوسید
Adonis8664@yahoo.com


سلام عزیزم اولا تبریک پیشاپیش برای عروس شدنت بعدم اصلا عزیزم خواستت غیر منطقی نیست فقط من چون مسافرت دارم میرم عکس مبلا میشه برای تقریبا یک ماه دیگه ولی در اولین فرصت میپرسم از کجا گرفتن فقط فکر نمیکنم جدید باشن ولی به هر حال به روی چشم حتما میپرسم خبرشو بهت میدم عزیزم
محیا
29 دی 91 1:04
راستی یادم رفت بگم من امروز شما و گل پسرتون رو توی بزنامه دست پخت مامان دیدم یه پسر کوچولویه ناز که داشت خیار میخورد بغل مامان خوشگلش چون شبیه دختر خالم بودید توی ذهنم موندید... آخی چه جالبه آدم صاحب یه وبلاگ رو توی تی وی ببینه.