سامسام، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

مامانی و گل پسرش

16 روز گذشت

1391/1/30 18:13
نویسنده : سولماز
295 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفس مامان

تو امروز 16امین روز از زندگیتو پشت سر گذاشتی تو این مدت چون خیلی نا آرومی من نتونستم اتفاقات زندگیتو بنویسم برای همین الان همه رو برات میگم:

تو رو شب اول با زردی 6 بستری کردن برای همین ما هر روز به بیمارستان میومدیم تا گل پسرمو ببینیم روزای خوبی نبود برای همین وارد جزییات نمیشم

روز 19 فروردین بعد از 5 روز تو رو مرخص کردن و ما با هم به خونه اومدیم شب اول خوب بود فکر کنم تو هنوز فکر میکردی تو بیمارستانی و کسی نازتو نمیخره برای همین شب اول و خوب خوابیدی ولی من خوب نخوابیدم چون شب اولی بود که واقعا مادر شده بودم

20ام تو رو برای چکاپ پیش دکترت یعنی دکتر تهرانی بردیم تست زردیت هم خوب بود و دکتر گفت دیگه جای نگرانی نیست بهت گفت زبل خان چون خیلی فرزی

شب از ساعت 12 تا 4 صبح روز بعد بیدار بودی و من و مامان جون حسابی گیج شده بودیم

دوشنبه 21 فروردین تو وارد هفته دوم زندگیت شدی بند نافت هم افتاد و بابا جون هم با شناسنامت و یه جعبه شیرینی به خونه اومد

چهارشنبه 23 فروردین بردیم ختنت کردیم و بابا جون هم دفترچه بیمت رو گرفته تو هم خوب تونستی از پس همه چی بر بیای

شبا زیاد خوب نمی خوابی من نگران خودتم آخه فکر میکنم اذیت میشی

سه شنبه 29ام باباجون برات حساب باز کرد و هدیه هات رو برات به حسابت ریخته امیدوارم همیشه حسابت پر پول باشه و چیزای خوب خوب باهاش بخری

راستید.شنبه 21 ام هم بردیمت برای غربالگری که خیلی اذیت شدی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)