آخر هفته
سلام عسل مامانی
وروجک مامانی نفسم آخر هفته دوباره رفته بودیم باغ توی زایگان ما از چهارشنبه شب با مامان جون و باباجون و خانواده خاله فری رفتیم 5شنبه هم خاله صفیه با بابا نوید اومدن که شما هم حسابی شیطنت کردی و شب تا ساعت 1 نصفه شب بیدار بودی و بازی کردی جمعه ظهر هم مامان جون یه کباب حسابی درست کرد و ساعت 5 هم برگشتیم تهران
اونجا هم برای اولین بار مامان جون نون سنگک داد دستت که خیلی خوشت اومد و حسابی خیسش میکردی
یه کار جدید هم یاد گرفتی که یه ور میشی و دستت رو رو پات میزاری و بهمون نگاه میکنی
اینم عکسای جدیدت:
:
وقتی با بابا جون رفتی نون خریدی و شما تو کالسکت خوابت برده بود
لباس سایز 3 برات گرفتیم که هنوز بزرگن و رفتیم 2 باره برات سایز 2 گرفتیم
شیطنت از چشمات میباره
سام پشت میله ها
وروجک زیر میز چی کار میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سام با باباجون که عاشقشه
خوش میگذره وروجک؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سام به همراه مامان جون و بابا جون
خانواده سه نفره خوشبخت ما
اینم حرکت جدید پسرم
قربونت بشم با اون خنده های نمکیت عزیز دل مامان دلم میخواد همیشه بخندی عزیز مامان