مسافرت
سلام نفسم امروز داریم میریم مشهد این دومین بار بعد از تولدته که میریم مشهد دیدن بابابزرگت آخه بابابزرگت بخاطر سن و مریضیشون نمیتونن بیان تهران پیش ما و از اونجایی که یه دونه من تنها نوه پسریه بابابزرگ خیلی دوست داره تهران هم که بخاطر اجلاس سران 5 روز تعطیل و جای موندن نیست ما هم از فرصت استفاده کردیم بعد هم میریم شیراز عروسی خاله سارا دوست مامانی و دیدن فامیل مادریتون بعد از مسافرت شرح کامل رو برات مینویسم از شنبه 4 شهریور که همزمان با تولد بابایی شد قطره آهن رو شروع کردی به خوردن در ضمن دکترت گفته که میتونم آب جوشیده هم بهت بدم که هنوز مامانی بهت نداده حسابی هم برای خودت سینه خیز راه افتادی یه پتو برات رو زمین پهن ...